مکن زغصه شکایت

بابا نشسته داستان ابن سینا رو برا امین تعریف می کنه، راهنماییش می‌کنه، صداشونو میشنوم....سن امین سن فوق العاده ایه؛ کاش قدردانش باشه... ولی ماها تا بزرگ‌ نشیم؛ قدر لحظه هامونو نمی دونیم متاسفانه...حال و هوام از دیروز غروب تا همین الان شبیه روزای ۱۴ سالگیمه... شاید خنده دار باشه ولی فاطمه که دیروز زنگ زد، گفت انتظارم شبیه اینه انگار میخوایم فردا صبح بریم کلاس والیبال و توی راه آهنگ اندی ویلیامز رو پلی کنیم...چقدر این حرفشو امروز درک میکنم. +پ ن : آهنگ سیمین بری افتاده سر زبونم... مکن زغصه شکایت...

۱- دوست داری عاشق شی ازدواج کنی یا سنتی؟ دوست داشتن رو ترجیح میدم تا اینکه سنتی باشه۲- همین الان چقد پول تو حساب بانکیت داری؟ بقول سایه تو کدوم کارت(خنده)۳- احساس میکنی کدوم بازیگر بتونه نقش تو رو بازی کنه؟ ناتالی پورتمن یا لیلی کالینز۴-ترسناک‌ترین اتفاقی که برات افتاده چیه؟ خواب دیدم ازدواج کردم و دوساعت گذشته و دارم گریه میکنم میگم من اصلا با این طرف حرف نزدم چجوری زن این شدم؟ یک بار دیگه هم سال ۹۶ و اون شب کذایی که تاصبح فقط عر زدم... :)۵-یکی از شایعاتی که در مورد خودت شنیدی؟ رفته آزمایش خون واسه ازدواج(نیشخند)۶- اولین کراش شما به سلبریتی کی بود؟ ایرانی شهاب حسینی، خارجی تیموتی شالامی۷- زیردوش کدوم آهنگ رو بیشتر میخونی؟ هوای گریه از همایون شجریان۸- از بچه کدوم دوست یا فامیلتون خیلی بدت میاد؟ تنفر خاصی ندارم کلا!۹- اگه پلیس دستگیرت کنه، دوست صمیمیت فکر میکنه به چه جرمی گرفتنت؟ احتمالا فکر میکنن من واین حرفا محاله محاله(پوکر)۱۰-دوست داری برای همیشه در چه سنی بمونی؟ دوست ندارم تو یک سنی بمونم ولی خیلی دوست دارم به عقب بر گردم.این چالش به دعوت از سایه بود‏بی‌دلیلبرایبعضی‌ها، ‏همیشهجاییدردل‌هایمانهست. مکن زغصه شکایت...

آب و غذا و هوا فقط جسمت رو زنده نگه میدارن. چیزی که روح و روان آدم رو زنده نگه میداره امیده، فقط امید ! آدم بدون امید فقط یک مرده متحرکه … +خواهشا نمیخواد احساساتی بشی و شکر اضافه بخوری که حالا هی بشینی خودخوری کنی. فقط سعی کن به هر کس به اندازه ظرفیتش بها بدی‌. همین... + بدون فکر کاری نکن. مکن زغصه شکایت...

در هر ارتباطی افردا میتونند روی احساس و عاطفه همدیگه تاثیر بذارن، ولی خب بعضی از آدم‌ها توانایی و وسواس عجیبی در این دارن که عواطف مارو دستکاری کنن و به سرعت می‌تونن روحیه و مود ما رو خوب یا معمولی، به بسیار بد تبدیل کنند.واژه ای که اون بالا نوشتم یعنی دستکاری روانشناختی یعنی بعضیا دنبال یک راهکاری هستند که روی ذهن طرف مقابلشون تاثیر بگذارند، یعنی یه جورایی با زرنگ بازی چیزی که میخوانو قالب کنن تا به اون چیزی که طبق میل و باب دلشون هست برسند، حالا با بازی دادن فرد مقابلشون اون ها رو به سمتی هدایت می کنند که مطابق میلشون باشه. این لعنتیا بطور خودآگاه یا ناخوداگاه بلدند چطور در افراد احساس ناکارآمدی، بی‌لیاقتی، بیهودگی، بی‌استعدادی، خشم یا حتی افسردگی ایجاد کنند. اغلب این دست رفتارها(دستکاری روانشناختی) بطورِ پررنگ در سه نمونه از افرادی دیده میشه که توی اختلال شخصیتشون به لحاظ رفتار و تفکر اشتراکات زیادی دارند؛ ۱- خودشیفته ها ۲- شخصیت های نمایشی ۳- شخصیت مرزی. این آدم ها بسیار ذهن خلاقی دارند و بسیار باهوشند و خب عمدتا احساس هم دردی ندارند و ادراک عاطفی و احساسی در اونها قدری ضعیفه. عاشق این هستند که کاملا به فرد مقابلشون تسلط داشته باشند، اغلب بخاطر سرگرمی و قدرت طلبی دست به همچبن رفتارهای پرخطری میزنند و یک شوخ طبعی مفرطی دارند که فرد رو ابتدا شیفته خودشون میکنند و بعد درنهایت همین سبک ارتباطی حرف هاشونو میزنند. دریک کلام یک احساس ناامنی بدی رو به وجودفرد مقابلشون تزریق میکنند. تعهدی به قول و قرارشون ندارند و درطورانی مدت همین افراد باعث ایجاد احساس ناامنی و بی اعتمادی به دیگران میشوند.عمده ترین علتی که میتونن موفق عمل کنند اینه که نقطه ضعف های فرد مقابلشون مطلعند و دست روی ه مکن زغصه شکایت...

آدمیزاد توی ارتباطاتش هرچقدر نسبت به یک سری مسائل بخواد بی تفاوتیشو نشون بده، یک جایی به خودش میاد میبینه ای بابا ا ا ... دم به دقیقه باید وقتشو صرف اثبات ارزشمندیش کنه.گاهی یک بحث هایی اتفاق میوفته که آدم تازه میفهمه هیچ جوره پاک نمیشه درد اون موضوع، حتی اگه ابراز کنه که یادش رفته دروغ گفته... ذاتِ آدمیه. نسبت به چیزهایی که حساسیت نشون میده و براش مهمه نمیتونه راحت ازش گذر کنه.اینجاست که آدم میفهمه این ارتباط هیچ جوره مثل قبل نمیشه، مثل یه قهوه یا چایی که سرد شده، تو شاید بهش آب جوش اضافه کنی، شاید گرمش کنی، شاید اون قهوه یا چای خوردنی شه، ولی طعمش عوض میشه. مکن زغصه شکایت...

انگار که هر مهمی یه روزی بی اهمیت میشه... مکن زغصه شکایت...

برای مهریه داشت باهام صحبت می کرد، از مدل حساب و کتاب کردنش ناراحت شدم واقعا، شایدم اون کارش درسته! نمیدونم

+ حیف از آدمیزاده انقدر خودشو به آب و آتیش بزنه برای... حیف.

مکن زغصه شکایت...